چه خبر ...
بعد از دوندگی های بسیار، آزمایشات متعدد، معاینه توسط پزشک معتمد سازمان و پرداخت هزینه چندماهه حق بیمه، بالاخره در حالی که سازمان مربوطه از عدم وجود بیماری در بدن بنده و اعضای خانواده اطمینان پیداکرده بود و من حالا دیگر به دردهای گوناگونی در جای جای بدنم از سر تا قدم، مبتلا شده بودم، دفترچه هایی در دست داشتم که پشت جلدش به نقل از شخصی نوشته بود: «ما می خواهیم اگر کسی در یک خانواده مریض شد، بیش از رنج مریض داری رنج دیگری نداشته باشد.» کمی که با خواندن این جمله حالمان جا آمد، راهی خانه شدیم. درب خانه را که باز کردیم صدای جناب گوینده اخبار در گوشمان پیچید که خبر از برگزاری مراسم همیاران پلیس می داد. ظاهرا این مراسم برای معرفی بهتر قوانین راهنمایی و رانندگی به کودکان اجرا می شود. و متناسب با حال و هوای مخاطبانش برنامه های مفرحی داشته است. اما آنچه باز هم غمی بر دل ما نهاد این بود که آن آقای محترم که چند روز پیش شنیدیم پشت تریبونی خطاب به بعضی گفته بود «.... شما را ببرند » این بار هم دست از لطافت اخلاقی بر نداشته و در پایان سخنانشان از گروه رنگین کمان با عناوین فکاهیشان تشکر کردند که ای کاش مشاورین محترم نام خانوادگی گویندگان و بازیگران این مراسم را در اختیار ایشان قرار می دادند تا شاهد نباشیم جناب رئیس جمهور خانم جوان نامحرمی را خاله خطاب کنند. البته شاید این نام بردن از «خاله و دایی» هم به سبب حال و هوای مراسم بوده است. ما که آنجا نبودیم. خبر دیگری که شنیدیم هم جدید بود هم نبود. پیشترها شنیده بودیم که مجلس پس از استفتاء شرعی از شخصی که در بالای بالا اشاره شد، به بررسی مساله وقف دانشگاه آزاد پرداخت و حالا بعد از حدود یک ماه صرف وقت و هزینه دفتر همان شخص محترم اعلام نموده است که این وقف از لحاظ شرعی دارای اشکال است و به طور کل از برنامه مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی و هیات امنای دانشگاه حذف شد. نفهمیدیم از کجای این خبر غصه مان شد. یک خبر دیگری هم شنیده ایم و آن اجباری شدن ورزش صبحگاهی در مدارس بود. که البته گذشته از اینکه اجبار ذاتا روش نتیجه بخشی نیست، اما ورزش خوب است. بعد که کمی به فکر فرو رفتیم یادمان آمد لباس ورزشی از بارمهای نمره درس تربیت بدنی است که معلمین این درس موظف به تکلیف آن به دانش آموزان هستند. اما آیا در ورزش صبحگاهی همه دانش آموزان از لباس ورزشی استفاده می کنند؟ و آیا اصلا به این توجه می شود که نشاط بعد از ورزش منوط به پاکیزگی از تعریق حاصل از آن است؟ مسلما دانش آموزان نه پس از درس تربیت بدنی و نه بعد از ورزش صبحگاهی آن هم با روپوش و کفش غیر ورزشی امکان حمام کردن و پاکیزه شدن ندارند. حالا در نظر بگیرید حال و روز معلمی را که قرار است در محیط سربسته کلاس با دانش آموزانی سر و کله بزند که بوی نامطبوعی می دهند و البته به دلیل همان ورزش بتاآندروفین ترشح شده در بدنشان چنان انرژی به آنها داده است که احتمالا کنترل کلاس را برای معلم صدچندان دشوار می کند. خدا به این برنامه ریزان کشور در هر نهاد و منصبی که هستند خیر و آگاهی عنایت فرماید، انشاء الله. اخبار که تمام شد طبق معمول، آنچه همیشه در سیما دیده می شود، پیام های بازرگانی بود که خود نمایی می کرد. اتفاقا همین روزها بود که یکی از عزیزان نسل انقلابی داشت از شعارهای تولید محورِ وابستگی برطرف کنِ خودکفا سازِ شرع پسندِ اوایل انقلاب صحبت می کرد که آن روزها صحبت از عدم ورود محصولات خارجی برای اتکا به توان داخلی بوده است و بعد از آن اینکه مادی گرایی و تجمل از برنامه زندگی مردم حذف شود البته با برنامه دین و فرهنگ سازی اجتماعی. اما آنچه امروز در سیما دیده می شود تبلیغات شرکتهای گوناگون خارجی است (البته آن هم به طور گزینشی). حالا این به کنار. آن روز آنچه آزاردهنده بود سه تبلیغ پیاپی بود برای سنین مختلف اما با یک هدف. اول دخترکی با شمایل شنل قرمزی را دیدیم که از شادمانگی جایزه توپ طلای فلان شرکت به وجد آمده بود و از گرگ ناقلا هم نمی ترسید. (گروه سنی صفر تا پنج سال). بعد فلان فروشگاه تبلیغ کرد که پدرخانواده در آن آگهی می گفت نمی دانید آنجا چه خبر است و پسرش شادمانه می گفت «آخ جون سکه طلا». (گروه سنی پنج تا بیست سال) و بعد هم صدای ملایم آقای دوبلور با سابقه همراه با تصاویر زرد رنگ جواهرات، به معرفی یک شرکت زیور آلات می پرداخت «طلای ... یداس». بعد ما فهمیدیم جای درنگ نیست. بیرون زدیم تا کمی از افکار غصه دارمان فارغ شویم که در راه با این صحنه مواجه شدیم

و پی بردیم برای کشف حقیقت مهم نیست در کجا به سر ببریم تنها مهم این است که دقت داشته باشیم. این مساله دقت را پدرمان همیشه بدجور در گوش ما خوانده اند که امروز ما هم به جایی رسیده باشیم. و اینکه سرعت و دقت را باید باهم درآمیزیم و البته عجله نکنیم. در تایید اهمیت دقت سندی داریم که خواهید دید. و نشان از آن دارد این سند، که حقایق را اگر دقت نداشته باشیم شاید به وضوحی که نمایان هستند نبینیم؛ یعنی شاید آنچه به ظاهر منطقی است اگر با دقت دیده شود دارای پارادوکس هایی باشد که همینطوری دیده نمی شود. آن دوستی که نظر گذاشته بودند قریب به این مضمون که ما را چه به این همه فضولی در کار دیگران از بزرگ و کوچک که ما به دلایل اخلاقی مجبور به حذف نظر ایشان شدیم، بدانند که ما فضولی نمی کنیم فقط دقتمان کمی زیاد است. ضمنا شاید برای پیشبرد اهداف عالیه کشور لازم باشد در آهنگری ها هم لوازم بهداشتی عرضه شود. به هر حال اگر کسی می داند جواز این صنف را کجا می دهند، ما می خواهیم بدانیم.
بی دقت


با دقت

هر یکشنبه به روز می شویم