شاید همدردی
با اینهمه ما (یعنی من و فانوس) رو در غم خودت شریک بدون
با اینهمه ما (یعنی من و فانوس) رو در غم خودت شریک بدون
یکی بازگشت مسافران عزیزی بود از سفر و دیگر هفت خان کارشناسی ارشد
دیر و زود داشت اما سوخت و سوز هم البته داشت تا حدودی
منت خدای را عزوجل که.... الخ
اینهم از یکشنبه این هفته
یک لحظه خواهشا خودتون رو تو این موقعیت فرض کنید
خوبه، حالا در نظر بگیرین قراره تعدادی مهمون برای شما بیاد. مهمونایی که به هیچ چیزی متعهد نیستن و اتفاقا رودربایستی دارن با شما و البته شما هم با اونا. و اصولا هر بار که میبینینشون کادوهای گرون و شیکی هم باید رد و بدل کنین. یه چیزایی تو مایه های فرش دستباف و صنایع دستی. همه اینها در شرایطیه که شما تو خونه تون نه گوشت و مرغ دارین نه میوه و شیرینی. چند نفر از اعضای خانواده تون هم که چند روز پیش شاکی شده بودن از نحوه مدیریت خونه و خواسته بودن خودشون مادرخرج باشن توکمد حبسن تا درس عبرتی باشن واسه بقیه. چند نفر از فامیلا و همسایه هاتونم در اثر بلایای طبیعی خونه زندگیشون ریخته به هم و فعلا چترن رو سر شما.
در نظر گرفتین؟
انتخاب کنید از چه وسیله ای برای کنترل اوضاع استفاده می کنید؟ چوب؟ چماق؟ باتون؟ اسلحه؟ گارد ویژه؟ خودروهای زرهی؟