تو مثل شعر من بودی، نه اینسان خوب البته


به طفلی ناز می ماندی، کمی آشوب البته


شبیه طرح بی رنگی که برمیخاست از خوابت


و لختی بعد رنگین دختری، محجوب البته


من از خال لبت از بس که چندش می شود حالم


غزلها خواندم و گفتم به تو محبوب البته


تو هم از عطر من بیزار بودی و نمی گفنی


که یک شب یافتم عطرم درون جوب البته


برایت می زدم گیتار و از داریوش می خواندم


نفس هم می گرفت از جنس نامرغوب البته


تو هم از محنت من بی غم و آزاد می خواندی


کمی از اندی و کورس کمی دارکوب البته


و بعد از مدتی بسیار فهمیدم که بی ربطیم


نگردد میخ در سنگ و فلز و چوب البته


تو هم رفتی پس از این کشف و من بعد از تو دانستم


که تنهایی عجب حالیست، خیلی خوب البته






خدا رحم کرد فانوس ما خال نداشت

و شاعر به ایراد وزنی داریوش و دارکوب آگاه است البته