آبادی ما – بخش دوم
دانشمندان بزرگی در آبادی ما می زیسته اند و هم چنان نیز البته این آبادی به تولید دانش و دانشمند مشغول است. و این جز به مطالعه و بررسی علوم مقدور و میسر نیست.
امروز می خواهم قضیه ای را برای مطالعه به اشتراک بگذارم. قضیه ای که در آبادی ما دارای اهمیت بیشماری است و همگان با آن آشنایند، هرچند احتمالا شما گمان خواهید برد که به آن عمل نمی شود. و این گمان شما غلط است و شدیدا به آن عمل می شود.
قضیه حمار:
حتما در درس ریاضیات با این قضیه برخورد داشته اید اما آنچه در اینجا به آن خواهیم پرداخت صور دیگر این قضیه است.
حالت عمومی قضیه که با آن آشنا هستید چنین است:
اگر خری بخواهد از نقطه A به نقطه C برسد نیازی نمی بیند تا از نقطه B عبور کند.

اما آنچه در حالت های دیگر نیز وجود دارد به صورت های زیر است:
اگر خری بخواهد از نقطه A به نقطه C برسد اما میان او و نقطه C خران بسیار قرار داشته باشند، خر از مسیر B برای رسیدن به مقصد استفاده نمی کند، زیرا احتمال برخورد با خرانی که از روبرو می آیند بسیار است.

![]()

اگر خری در ترافیک خری گرفتار شده باشد، برای رسیدن به مقصد به هیچ وجه مسیر خود را تغییر نداده و جلوی خران دیگر نمی پیچد زیرا خران دیگر هم دارند از نقطه Aیی به نقطه Cیی می روند که اگر بخواهند وارد مسیر یکدیگر شوند بلبشویی می شود که نامش گره ترافیکی است.

خران برای انتظار کشیدن در کنار هم قرار نمی گیرند و اگر جایی برای قرار گرفتن در حاشیه مسیر که البته قرارگیری مجاز باشد، نیابند، می روند و در جای دیگری قرار می گیرند، حتی اگر دور باشد.

قضیه حمار شامل پیاده ها و خرسواران نیز می شود، و آنها می دانند که اگر، از پل های مخصوص عابر پیاده استفاده نکنند، خطر برخورد با خر یا حتی اسب وجود دارد، برای همین اگر پل های مذکور یا لااقل خط کشی های مخصوص در نزدیکی شان نباشد قید آنسوی خیابان را زده و عرض خیابان را CROSS نمی کنند.
![]()


خیابان های یکطرفه و ورود ممنوع، قرارگیریهای مطلفا ممنوع، عرعرکردن ممنوع، خطر سقوط از پرتگاه، سبقت ممنوع، بادنده، سنگین حرکت کنید، و بسیاری تابلوهای راهنمایی دیگر برای خران در آبادی ما وجود دارد که همه خران، خرسواران و پیاده ها به آنها احترام می گذارند و عمل می کنند.

هر یکشنبه به روز می شویم