اتهاماتي كه در دادگاه به مزدك مي آوردند عبارتند از :

1ـ  طرفداري از برادري و برابري .

2ـ  مخالفت با قانون ارث .

3ـ  طرفداري از پديد آمدن رفاه اجتماعي و مخالفت با اختلافات طبقاتي .

4ـ  مخالفت با احتكار خواسته و زن ، و در ميان گذاشتن خواسته و زن .

5ـ  موافقت با پدري واقعي و مخالفت با ابدال ، و سر انجام مخالفت با نهاد خانوادة آن روزي.

جنبش مزدكيان تغييراتي در سياست جمعيتي ساسانيان پديد‌ آورد. تا آن موقع بنا بر روايات داراب هرمزيار ، هر مردي قانوناً مي‌توانسته تا 5 زن داشته باشد ولي حرمسراهاي اشراف پر از زن بود. اين قانون تنها شامل مردان اشراف بود و فقرا مي‌بايستي به يك زن قناعت كنند. انوشيروان اين قانون را به هم زد و خود را نيز شامل آن گردانيد ،« از زنان براي خويش به يكي اما دو اقتصار كرد» به دنبال آن انوشيروان سياست «تنظيم خانواده» اجرا كرد ولي باز اين امر جنبة طبقاتي داشت وشامل طبقات پائين اجتماع نمي‌گرديد، و تا كنون در جامعة ساساني سابقه نداشته، « بسيار فرزند بودن را منكر بود و گفتي بسيار سفله را بايد، ملوك و اشراف بقلت فرزندان مباهات كنند.» 

بر اثر اصلاحات انوشيروان پس از جنبش مزدكيان ، سن كار 20 سالگي تا 50 سالگي معين گرديد و كساني كه در اين گروه سني نبودند از خراج معاف شدند .“ و اين همه را جريده گرد كرده بود .”

ظاهراانوشيروان براي اصلاحات مالياتي نوعي سرشماري به  عمل آورده  بود ، تا جزيه به خوبي اخذ شودوو اسامي در دفاتر “ نام به نام و مرد به مرد ” ضبط شده بود .

ولي اين تغييراتي كه خسرو اول بدان دست يازيد بر اثر مبارزات سخت مزدك و مزدكيان بوده است كه در بين تودة مردم نفوذ فراوان يافته بودند .

ازدواج در امپراطوري ساسانيان شباهت كامل به ازدواج در جهان اسلامي داشته است . شماره زناني كه يك مرد مي توا نست اختيار كند ، از لحاظ حقوق نظري محدود نبوده است . بديهي است كه اختيار زنان متعدد در عمل بسته به ميل مرد و قبل از هر چيز منوط به بنية مالي او بوده است . ولي يك مرد عادي ناگزير بود كه با يك زن سر كند . در صورتي كه اشراف مي توانستند به اندازة يك دور  تسبيح زن در حرمسراي خود گرد آورند .

هر چند ممكن است كه بعضي از اين اصلاحات به نفع زنان بوده ، اما ،ما  نمي‌دانيم آيا اين همان چيزي است كه زنان در آن موقع مي خواستند يا نه؟ البته مواردي ذكر شده مانند جلوگيري از تجاوز به زنان و استحكام ساختار خانواده  و كه از اقدامات مهم مزدك براي دفاع از حقوق زنان به شمار مي‌رود.در مقابل هم مزدك به صورتي از زنان صحبت مي‌كند كه آنان را هم رديف حيوانات به شمار مي‌آورد.

در اين شرايط احتمال محروميت هاي شديد جنسي مردم مستمند ، تجاوزات خشن ناموسي از طرف اشراف به زنان دهقانان و فقراي شهري فراوان است . در چنين صورت به اين نتيجه مي رسيم كه ، مزدك نوعي اصلاحات در مسئلة زناشويي كه مقررات آن بر ما روشن نيست و الغاي حرم و تعدد زوجات را خواستار بوده كه شايد به هيچ نوع مخالف مقتضيات اخلاق نبوده است.

او ( مزدك ) گفت : كسي حق ندارد كه بر پاية ثروت و نيرو ، زنان را مثل حيوانات در قفس حرمسرا بيفكند و ديگران حتي از داشتن يك زن محروم باشند .بلكه زن و تمتع از او نيز حق همة مردم است .

اشتراك زنان ميان مزدكيان دعوتي به بازگشت روابط خانوادگي قديمي و عكس العملي در مقابل اعمال اعيان و داشتن حرمسراهاي آنان بوده است .

مزدك مردم را از قتال و منازعه منع مي كرد و چون بيشتر منازعات ، مردم راسبب مال و نسوان بود زنان را حلال گردانيد و اموال را مباح داشته و تمام مردم را در اموال و نسوان شريك گردانيد چنانچه در آب و آتش و علف شريك مي باشند .

اصل مقصود مزدك از اشتراك زن و خواسته اين بوده كه تمام انسان ها در استفاده زن و خواسته همانطور با هم شريك باشند كه در استفادة آب و هوا ، آفتاب و خاك با هم اشتراك دارند.

در واقع مزدك هم تحت تاثير جامعة زمان خود است و هر چند سعي كرده اصلاحاتي به نفع زنان در جامعه انجام دهد. اما مسائل اجتماعي مانع از آن شده كه زنان هم به درستي در جامعه ديده شوند.

 

منابع

1.خسروي،خسرو،مزدك،انتشارات دنياي نو،تهران1359

2.بررسي تاريخي و مادي در عقايد مزدك،رسالة دكترا،نوشتة سيد علي مهدي نقوي خيال امرهوي