یه لپ و دو لپ و دو لپ و نیم
دوستی چنین به آواز می خواند که
یه لپ و دو لپ و دو لپ و نیم
یه سبد انار شیرین
یه هویج کله قندی ...
و می گفت
این را برای بالا رفتن از کوه می خوانند با دوستانشان که سرگرم باشند و البته سرخوش
یعنی درست زمانی که بیشترین انرژی را باید داشته باشند تا سخت ترین کارها را پیش برند
با خودم کمی فکر کردم و دیدم
شروع کردن یک سال جدید هم مانند بالا رفتن از کوه است شاید
هم انرژی می خواهد و هم سرخوشی
شاید بد نباشد هنگام تحویل سال ما هم همه با هم بخوانیم
یه لپ و دو لپ و دو لپ و نیم
بیاید با هم بخونیم
یه سبد انار شیرین
سفره خوب رنگین
یه هویج کله قندی
لباتو یه وقت نبندی
سماق و سبزه و سیر
سرکه و نون و پنیر
سمنو و سکه زر
آینه و شیر و شکر
سنجد خنده خنده
یاس منگول رونده
یه تنگ ماهی قرمز
مو فرفری وزوز
سفره هفت سین شاد
غصه ها رفته بر باد
خوشحال و شاد و شنگول
لب آلبالو و منگول
دلمون رو می کنیم خوش
غم ها بشه فراموش
دماغتون سه چارک
عید شما مبارک
هر یکشنبه به روز می شویم